حکایتی از حکیم خراسانی

حکایتی از حکیم خراسانی

حکیم خراسانی

هرکس آنچه را باارزش بداند، پی می‌گیرد و به دست می‌آورد. لذا نظام فکری و ارزش‌های انسان، در طلب‌ و خواسته‌ها و نتیجتا در تصمیم‌ها و سبک زندگی او رخ‌نمایی می‌کند. امر دیگری که باید سنجیده شود، این است که مقصود او از فراگرفتن علوم چه بوده است؟ به‌عبارت‌دیگر، دانشمند حقیقی و به‌ویژه کسی که داعیه دانستن علوم الهی و مابعدالطبیعه را دارد، باید روح و شخصیت و سبک زندگی‌اش آیینه تمام‌نمای دانش او باشد و علم را برای علم فراگیرد؛ نه برای مقصود دیگر. اما دیده می‌شود کسی که در فلان دانشگاه یا حوزه، تحصیل فلسفه را به پایان رسانده و احیانا گواهی‌نامه دکتری که مدعی یک دوره حکمت‌آموزی اوست، در دستش است؛ درعین‌حال، اگر صورت رفیقش از او سرخ‌تر باشد، به‌سختی افتاده و گویی می‌خواهد جان دهد. نمی‌توان باور کرد که چنین شخصی از علم بهره برده است. کسی را که به‌منظور گذران معاش و جمع مال در مقام تحصیل علومی برآمده، علم را ابزار رسیدن به این مادیات فرض کرده و به نیت تظاهر و کسب شهرت یا گذراندن امتحان، اصطلاحاتی را می‌آموزد، نمی‌توان گفت حقیقتا دانشمند است.

بایدهاونبایدهای علم‌آموزی

آنچه گذشت، همواره و مخصوصا در این دوره، آفت خانمان‌سوز علم است. پس باید کوشید تا این خیال را که تحصیل می‌کنم تا سرانجام، فلان مقام و منزلت شغلی و اجتماعی و مالی را پیدا کنم، از سر دانش‌آموز بیرون کرد و به او فهماند که اگر محبوب و مقصودش علم نبوده و این‌گونه زندگی نکند، هم خود را هدر داده و هم علم را. ازاین‌رو، لازمه‌ ضروری علم‌آموزی، به‌کارگیری آموخته‌های علمی در بازنگری نیاز‌های زندگی طبیعی و کم‌وکیف آن است. زمین علم به آبیاری همت بلند زنده می‌شود و همت بلند، حاصل همین بازنگری علمی، یعنی شناخت نیازهای حقیقی آدمی و رهایی از تمایل‌های غیرواقعی است.

سبک زندگی علمی

روشن است که صرف‌نظرکردن از مادیات، با وجود امکان کسب آن، کار آسانی نیست. شاید سؤال شود اگر برای امثال شیخ محمد حکیم خراسانی ممکن بود که یک خانه مجلل و زندگانی مرفه داشته باشد، چرا به حجره مدرسه و زندگانی بسیار مختصری قناعت می‌کرد و حال‌آنکه برتری طرز زندگی اول بر دوم انکارناپذیر است؟ قطع‌نظر از تعلیمات فلسفی و عرفانی، هرکس هرچه را بخواهد، برای یک مقصود است و این مقصود در تمام افراد یکسان بوده و آن، رضایت از خود و اقناع نفس است. برای رسیدن به این مقصود دو راه قابل‌تصور است؛ یکی آنکه، شخص تمایلات مادی را هدف زندگی و به‌تبع، تحصیل خویش قرار دهد و چون علم مناسبتی با این تمایلات ندارد، طبیعتا روحش کمابیش وارد میدان پرگیرودار مناسبات دنیوی شده، زدوخورد کند و تحصیل شهرت و مقام نماید، یا اینکه علم و به‌کاربستن آن را مقصود خویش ساخته و با زهد و سعه‌صدر و پرورش روح، خود را از خواسته‌ها بی‌نیاز کند تا نفس خویش را راضی یابد؛ چنان‌که پیامبراکرم(ص) و ائمه‌معصومین(ع) زیسته‌اند. حکما و عرفای ما و بسیاری از بزرگان دیگر، مانند تولستوی و گاندی نیز پیرو همین طریق‌اند.

نگاه حکیم محمد خراسانی به دارایی‌های مادی

مرحوم حکیم خراسانی بی‌شک یکی از آن دسته مردم است که علم را برای دانستن و به‌کاربستن می‌آموخت. ایشان سر سوزنی به مادیات تعلق نداشت و همه عمر، در گوشه عالی بی‌نیازی و علو همت به سر برد. همه دستگاه زندگی‌اش عبارت بود از تعدادی کتاب که مجموع آن‌ها از سیصد یا چهارصد بیشتر نبود و اغلب آن‌ها وقف بود، یک سماور کوچک، یک قوری، یک استکان و یک نعلبکی، یک تُنگ سفالی، یک‌دست رختخواب، یک ‌کاسه و یک بشقاب و یک زیلو که آن‌هم وقف و متعلق به مدرسه بود. در تجملات ظاهری به دیده حقارت می‌نگریست و از طرز زندگانی خود کاملا رضایت داشت و ازاین‌رو، همیشه خود را خرسند و نیک‌بین نشان می‌داد. کسب مال و تشکیل یک زندگانی مجلل برایش دشوار نبود و چند مرتبه به کارهای بزرگ فراخوانده شد و با تبسم‌های حکیمانه آمیخته با یک جهان بی‌نیازی، دعوت را رد کرد. در زمان رضاشاه، وزارت دادگستری ابلاغ ریاست محکمه انتظامی قضات وزارت دادگستری را برای ایشان صادر و حقوق ایشان را نیز هرماه یکصد تومان تعیین کرده بود. شخص فرستاده به اصفهان آمده و در مدرسه صدر به حجره حکیم محمد خراسانی می‌رود، خود را معرفی کرده و نامه و حکم را به ایشان تقدیم می‌کند. استاد از آن شخص با همان ناهار طلبگی پذیرایی کرده و بعدازظهر، زیر آن نامه می‌نویسد:

با تشکر

ما آبروی فقر و قناعت نمی‌بریم با پادشه بگوی که روزی مقدر است 

و قطعا مقصود حکیم این نبود که پهلو از کار تهی کرده باشد؛ بلکه عهده‌دار مسئولیت خطیر علم بود. شب و روز، مانند یک محصل جدی تحصیل می‌کرد و به دیگران، بدون آنکه دیناری از این رهگذر به او برسد، تعلیم می‌داد. این‌گونه او با افروختن چراغ علم، دِین خود به جامعه را نیز ادا می‌کرد.

 بازتقریر مقاله‌ استاد علی صدارت، دوست نزدیک حکیم خراسانی، در مجله «ارغوان»، مرداد 1318

۲ ۰ ۰ دیدگاه

دیدگاه‌ها

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

روزنگار اصفهان

منبع کاملترین اطلاعات و اخبار درباره اصفهان
از اصفهان ،اخبار اصفهان را بخوانید.
از اصفهان با مشاهیر اصفهان آشنا شوید.

دسته‌بندی
آخرین مطلب
پربیننده ترین مطالب
پیوندهای روزانه
پیوندها
بایگانی